مصاحبه دکتر حسین راغفر با سایت فرارو :
کسی نبود تصاویر فروریختن ساختمان تجاری پلاسکو را ببیند آه حسرتش بلند نشود. مسئولین و مردم همه افسوس میخوردند؛ نیازی به حساب و کتاب دقیق نبود هر کسی میفهیمد که اگر اندکی هزینه میشد این خسارت بزرگ به جامعه و کاسبان تحمیل نمیشود. خیلی از مسئولین که پیش از این تصور میکردند خسارت ناشی از تعطیلی کوتاه مدت این مراکز، برای دوران مسئولیتشان گران تمام خواهد شد امروز با چشمان خود دیدند که تاوان سنگینی برای این نگرش غلط شان پرداخت کردهاند.
✳️راغفر: جامعه ما کوتاه نگر است
حسین راغفر: «متاسفانه در پی این اتفاقی که رخ داد عمده، واکنشهای مسئولین شهری، چنین عباراتی را بیان میکردند که مثلا به خاطر اینکه عدهای شغلشان را از دست ندهند ناچار بودیم نسبت به ایمنسازی پلاسکو اغماض کنیم اما در حقیقت این استدلال نشان دهنده بیتوجهی به حاکمیت قانون است .»
وی گفت: «یعنی برخی از مسئولین باورشان است که، قوانین و مقررات حاکم بر امنیت فضای شغلی را میتوانند به سلیقه خودشان نادیده بگیرند و نتیجه این نادیدهگرفتن قوانین این میشود که جان عدهای گرفته شود و توان سنگینی بر اقتصاد کشور و جامعه تحمیل شود؛ هرچند بگوییم تعطیل نشدن پلاسکو از سر دلسوزی بوده است.»
راغفر در ادامه گفت: «در درجه اول، جان انسانها و در مرتبه بعدی هزینه سنگینی که بر صندوقهای بیمهای تحمیل شده همگی جزو هزینههایی هستند که اصلا قابل جبران نیست.»
وی در خصوص خسارات حادثه پلاسکو گفت: «خسارات پلاسکو تنها به این موارد محدود نمیشود بلکه این حادثه، هزینههای دیگری هم دارد که تا سالها ادامه خواهد داشت و به کشور و سیستم اقتصادی و اجتماعی تحمیل خواهد شد و منشاء این اتفاق، سهل انگاری مسئولین ذیربط نسبت به حاکمیت قانون است.»
راغفر گفت: «این وضعیت، نماد کوچکی از کل اقتصاد و جامعه ماست و علیرغم اینکه ملت بالغ بر یک قرن برای حاکمیت قانون مبارزه کرده است اما همچنان این شواهد نشان میدهند قانون چگونه میتواند، نادیده گرفته شود و مورد تفسیر و سلیقه شخصی قرار گیرد.»
وی در همین رابطه یادآور شد: «گزارشهایی وجود دارد حاکی از این که بمبهای ساعتی دیگری تقریبا در عمده ساختمانهای شهرها هستند که عملا به انبارهای کالاهای خطرناک تبدیل شدهاند و هریک از آنها میتوانند مشکلات مشابهی را در کشور رقم بزنند.»
این کارشناس مسائل اقتصاد با ابراز ناامیدی از درس گرفتن ما از این ماجرا گفت: «من البته امیدی به درس گرفتن از این ماجرا ندارم چرا که پیش از این موارد متعددی دیگری را شاهد بودیم در حالیکه از هیچیک از آنها درس نگرفتیم.»
عمق فاجعه محروم پلاسکو!
وی در خصوص علت بروز مکرر چنین حوادثی در کشور گفت: «علت اصلی آن، بیتوجهی به کار کارشناسی است، به هر صورت کارشناسان کشور بارها و بارها به آنها اخطار داده بودند و حتی در شهرداری گزارشهای مبسوطی تهیه شده و این خطر را متذکر شده بودند اما بی توجهی به کار کارشناسی یکی دیگر از ویژگی های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی کشور شده است.»راغفر در پاسخ به این سوال که چرا مغازهداران هزینه ریسک فعالیت اقتصادی خود را نداده بودند و عمده آنها خودشان را بیمه نکرده بودند، پاسخ داد: «تا جایی که اطلاع دارم، بخشی از کالاهایی که در آنجا انبار شده بود قاچاق بوده است، و طبیعتا نگرانی افرادی که صاحبان این محمولهها هستند از این که اگر کالاهاشان بیمه شود مورد شناسایی قرار خواهد گرفت سبب میشود آنها کالاهای خود را بیمه نکنند.»
وی گفت: «ضمن اینکه وقتی قانون حاکم نیست و بسیاری در مشاغل غیررسمی، مشغول به کار هستند و به همین خاطر شغلشان ثبت نشده و بیمه نمیپردازند و این منجر به فرار از قوانین مالیاتی و بیمهای میشود چرا که صاحبان این مشاغل احساس میکنند، با بیمه شدن شغلشان رسمی تلقی میشود و به دنبال آن هزینههای دولتی دیگری به آنها تحمیل خواهد شد.»
راغفر در ادامه علل نبود فرهنگ بیمه و پذیرفتن هزینه ریسک در سرمایهگذاری در کشورمان گفت: «کوتاهنگریی که دامن کشور را گرفته، فقط در بین سیاستگذاران نیست بلکه در بین تجار هم وجود دارد، اینها تصورشان این است که میتوانند، این فرصتهای کوتاه ممکن است، سودآور باشند و از مشارکت در هزینههایی که میتوانند فعالیتهای بلند مدت آنها را تضمین و بیمه کند، گریزان هستند.»
راغفر درباره علت بروز این کوتاهنگری گفت: «حاکمیت سرمایههای تجاری و مالی و روندی تاریخی باعث ریشهای شدن باورهای کوتاه نگرانه در کشور شده است.»
وی ادامه داد: «چون قوانین و مقررات در معنای واقعی خودشان حاکم نیست، نوعی فرصتطلبی را در اقتصاد کشور به وجود آورده است. از جمله وجود قاچاق در کشور بارزترین نشانه فرصتطلبیهایی است که حکایت از عدم حاکمیت قانون دارد.»
راغفر در پایان گفت: «اگر قانون بر تمام زندگی حاکم باشد و نظم بر روابط اجتماعی استوار باشد. بعلاوه بخش قابل توجهی از این وضعیت به سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی بر میگردد که فردگرایی مبتذلی در جامعه ایجاد کرده است.»